نظریه رشد کولبرگ
لاورنس کولبرگ ، با اصلاح و توسعه کار پیاژه، نظریه جدیدی ارائه کرد که به توصیف رشد استدلال اخلاقی میپردازد. پیاژه یک فرایند دو مرحلهای را برای رشد اخلاقی تشریح کرد در حالی که نظریه رشد اخلاقی کولبرگ، شش مرحله در داخل سه سطح مختلف را در نظر میگیرد. کولبرگ نظریه پیاژه را توسعه داد و عنوان کرد که رشد اخلاقی یک فرایند مداوم است که در سراسر دوره عمر اتفاق میافتد. کولبرگ نظریه خود را بر پایه تحقیقات و مصاحبههایی که با گروههایی از نوجوانان و جوانان انجام داده بنا کرده است. داستان هايي به بچهها عرضه شده و سپس با آنها مصاحبه به عمل آمده تا استدلالهایی که در پس قضاوتهای آنان در مورد هر سناریو قرار دارد، تعیین گردد. آنچه در زیر میآید یک نمونه از داستان هاياخلاقی ارائه شده توسط کولبرگ است:
«زنی به خاطر ابتلا به نوع خاصی سرطان در حال مرگ است. تنها یک دارو وجود دارد که پزشکان فکر میکنند ممکن است جان او را نجات دهد. این دارو به تازگی توسط داروسازی ساخته شده است. هر چند ساختن دارو پرهزینه بوده امّا داروساز قیمتی معادل 10 برابر هزینه ساخت برای آن در نظر گرفته است. مثلاً فرض کنید 200 دلار صرف ساختن آن کرده و 2000 دلار آن را به فروش میرساند. شوهر زن بیمار به هر کس که میشناسد برای قرض گرفتن مراجعه میکند امّا رویهم رفته موفق به جمعآوری بیشتر از 1000 دلار، یعنی نصف قیمت دارو نمیشود. او به داروساز میگوید که زنش در آستانه مرگ است و از او درخواست میکند که یا دارو را ارزانتر بدهد و یا به او اجازه دهد که بقیه پول آن را بعداً بپردازد. امّا داروساز موافقت نمیکند و میگوید من این دارو را کشف کردهام و میخواهم از بابت آن پولدار شوم. سرانجام مرد از قانعکردن داروساز ناامید میشود و شبانه به داروخانه دستبرد میزند و دارو را برای زنش میدزدد. آیا آن مرد باید این کار را میکرد؟»
کولبرگ به پاسخ این سوال در مورد این که مرد کار درستی کرده است یا خیر زیاد علاقهمند نبود بلکه آنچه برای او جالب بود «استدلالهایی» بود که در پشت تصمیمات شرکتکنندگان در این نظرخواهی قرار داشت. کولبرگ پاسخهای دریافت شده را در قالب مراحل مختلف استدلال، ردهبندی کرد.
سطح 1- اخلاق پیشقراردادی
مرحله 1- اطاعت و تنبیه
نخستین مراحل رشد اخلاقی در بین نوجوانان و جوانان مشترک است. در این مرحله، بچهها قوانین را ثابت و مطلق میانگارند. اطاعت از قوانین بسیار مهم است زیرا باعث جلوگیری از تنبیه میشود.
مرحله 2: فردگرایی و مبادله
در این مرحله، نقطه نظرات فردی و قضاوت بچهها برپایه چگونگی بر آورده ساختن نیازهای فردی قرار دارد. مثلاً در مورد داستان قبلی، بچهها میگفتند که بهترین کار، کاری بود که به بهترین وجه نیازهای همسر زن بیمار را برآورده میکرد. تقابل، تنها در صورتی که در خدمت علائق شخصی فرد باشد امکانپذیر است.
سطح 2- اخلاق قراردادی
مرحله 3: رواط میان فردی
این مرحله بر زندگی مطابق نقشها و انتظارات اجتماعی تمرکز دارد. همرنگی با جماعت، «خوب» جلوهگر شدن و ملاحظه تاثیر تصمیمات بر روابط، مورد تاکید قرار میگیرد.
مرحله 4: حفظ مرتبه اجتماعی
در این مرحله از رشد اخلاقی، انسانها به هنگام قضاوت کردن جامعه را به صورت کلّی در نظر میگیرند. تمرکز اصلی بر حفظ قانون، پیروی از مقررات، انجام وظیفه و احترام به مافوق است.
سطح 3- اخلاق پسقراردادی
مرحله 5: قراردادهای اجتماعی و حقوق فردی
در این مرحله، انسانها شروع به در نظر گرفتن ارزشها، عقاید و باورهای متفاوت سایر مردم میکنند. قوانی برای حفظ یک جامعه اهمیت دارند امّا افراد جامعه باید این استانداردها و چهارچوبها را قبول داشته باشند.
مرحله 6: اصول همگانی
آخرین سطح از استدلال اخلاقی کولبرگ بر پایه اصول اخلاقی همگانی و استدلال انتزاعی قرار دارد. در این مرحله، انسانها از این اصول که ملکه ذهنشان شده است پیروی میکنند، حتی اگر با قوانین و مقررات تناقض داشته باشند.
انتقادهایی بر نظریه رشد اخلاقی کولبرگ
آیا استدلال اخلاقی لزوماً به رفتار اخلاقی منجر میشود؟ نظریه کولبرگ به تفکّر اخلاقی میپردازد در حالی که بین دانستن این که چه کار باید بکنیم و اعمال واقعی ما اختلاف زیادی وجود دارد.
آیا عدالت، تنها جنبه استدلال اخلاقی است که باید در نظر گرفت؟ نظریه کولبرگ بر مفهوم «عدالت» به هنگام تصمیمگیریهای اخلاقی، تأکید بیش از اندازهای دارد. در حالی که عوامل دیگر نظیر دلسوزی، ترحّم، مواظبت و سایر احساسات میان فردی میتوانند سهم مهمی در استدلال اخلاقی داشته باشند.
آیا نظریه کولبرگ تأکید بیش از اندازهای بر فلسفه غربی دارد؟ فرهنگهای فردگرا بر حقوق فردی تأکید دارند در حالی که فرهنگهای جمعگرا بر اهمیت جامعه تاکید میورزند. فرهنگهای شرقی ممکن است نظرگاههای اخلاقی متفاوتی داشته باشند که نظریه کولبرگ آنها را به حساب نیاورده است.
دو نمونه از معماها و داستانهاي اخلاقي كلبرگ :
داستان اول : در اروپا زني مبتلا به نوع خاصي از سرطان بود و در آستانه مرگ قرار داشت . پزشكان معتقد بودند كه تنها يك نوع دارو ممكن است جان او را از مرگ نجات دهد اين دارو نوعي راديوم بود كه توسط يك داروساز كه در همان شهر زندگي مي كرد به تازگي كشف شده بود . ساختن دارو براي دارو ساز گران تمام شده بود ، ولي او دارو را به 10 برابر قيمت ساخت آن مي فروخت . او مبلغ 400 دلار بابت راديوم مي پرداخت ، ولي مقدار كمي از آن را به قيمت 4000 دلاري فروخت . هانس ، شوهر اين زن بيمار براي قرض كردن اين مبلغ به تمام كساني كه مي شناخت مراجعه كرد و از تمام راههاي قانوني نيز اقدام نمود ، ولي تنها مبلغ 2000 دلار را به دست آورد ، يعني نصف قيمت دارو . با اينحال به دارو ساز مراجعه كرد و به وي گفت كه همسرش در شرف مرگ است و تقاضا كرد كه دارو را به قيمت ارزانتري در اختيار او قرار دهد ، يا به او فرصت دهد كه اين مبلغ را بعداً به وي بپردازد اما دارو ساز در جواب به اين تقاضا چنين گفت : نه خير ، من دارو را كشف كرده ام و مي خواهم با استفاده از آن پولدار شوم بعد از اين هانس نا اميد مي شود و به فكر مي افتد كه در داروخانه را بشكند و دارو را براي همسرش بدزدد . در ارتباط با داستان فوق كلبرگ سئوالهايي را به شكل زير مطرح مي كند .
1- آيا هانس بايد دارو را بدزدد ؟ چرا ؟
2- آيا سرقت دارو توسط هانس عمل درستي است يا خير ؟ چرا ؟
3- آيا اين وظيفه هانس است كه دارو را سرقت كند ؟ چرا ؟
داستان دوم : جوپسرچهارده ساله اي است كه شديداً دوست دارد به اردو برود . پدر جو به او وعده مي دهد كه اگر بتواند شخصاً هزينه سفرش را پس انداز كند به او اجازه چنين كاري را خواهد داد . جو با توزيع روزنامه به منازل مردم مبلغ 100 دلار پس انداز مي كند . اين مبلغ حتي بيش از مقداري است كه براي رفتن به اردو لازم است . ولي به مجرد اينكه تاريخ سفر نزديك مي شود ، پدرش عقيده خود را در مورد رفتن به اردو تغيير مي دهد . زيرا بعضي از دوستان پدر جو تصميم گرفته اند كه به ماهيگيري بروند . از آنجائيكه پدر جو براي اين سفر پول كافي نداشت از جو خواست پولي را كه از طريق فروش روزنامه مجمع كرده است به او بدهد . جو قصد ندارد از رفتن به اردو منصرف شود ، و به همين دليل، به اين فكر افتاد كه از دادن پول به پدرش امتناع ورزد .
در مورد داستان فوق كلبرگ سئوالهايي را به شكل زير مطرح كرد .
1- آيا جو بايد از پرداخت اين پول به پدرش امتناع ورزد ؟ چرا ؟
2- آيا پدرش حق دارد از او بخواهد كه پول پس انداز شده را به او بدهد ؟ چرا ؟
3- آيا ندادن اين پول رابطه اي با يك پسر خوب بودن يا نبودن دارد ؟ چرا ؟